صحبت درباره نپذیرفتن دعوت و دلایل آن یکی از کاربردی ترین موارد در انگلیسی
پذیرش دعوت در زبان انگلیسی بسیار ساده است.تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که به میزبان اطلاع دهید در مراسم شرکت خواهید کرد.اما در مواردی نیز ممکن است دعوتی را رد کنید.ممکن است این موضوع به این دلیل باشد که شما قرار دیگری دارید یا نمی خواهید به محل مورد نظر بروید؛در هر دو صورت باید اطلاع رسانی شما به میزبان طوری باشد که موجب رنجش او نشوید. در این درس اصطلاحات مربوط به نپذیرفتن دعوت و دلیل آوردن برای آن را یاد میگیریم.
اصطلاحات مربوط به نپذیرفتن دعوت
Declining an invitation رد کردن دعوت |
برای رد کردن دعوت دوستانه معمولا ابتدا می گوییم: Sorry. متاسفم. I’m really sorry. خیلی متاسفم. I’d love to, but I can’t. خیلی دوست دارم،اما نمی توانم. I’m afraid I can’t. متاسفانه نمی توانم. |
اصطلاحات مربوط به دلیل آوردن برای نپذیرفتن دعوت
Giving an excuse دلیل آوردن |
بعد از رد کردن دعوت،باید دلیل خود را نیز بیان کنیم: I have to go to work. باید سر کار بروم. I need to do my homework. باید تکالیفم را انجام بدهم. I want to clean my room. می خواهم اتاقم را تمیز کنم. I’d like to go to the gym. دوست دارم به باشگاه بروم. |
وقتی دعوت رد میشه، میزبان باید در جواب چی بگه؟
Responding پاسخ دادن |
و میزبان در واکنش به رد کردن دعوت،می تواند از این جملات استفاده کند: Oh, I see. اوه،متوجه ام. Oh, that’s ok. اوه،مشکلی ندارد. |
نمونه مکالمه
خب حالا بعد از یاد گیری این اصطلاحات جدید نوبت به نمونه مکالمه میرسد تا با کاربرد هر یک از این اصطلاحات در دنیای واقعی نیز آشنا شوید .
Beth: Hello?
بث:الو؟
Chen: Beth? Hi, it’s Chen.
چن:بث؟سلام،چن هستم.
Beth: Hi, how’s everything?
بث:سلام،اوضاع چطوره؟
Chen: Great. Listen, would you like to go to the museum later?
چن:عالی.گوش کن،دوست داری بعدا به موزه برویم؟
Beth: I’m sorry. But I can’t.
بث:ببخشید.اما نمی تونم.
Chen: really? Why not?
چن:واقعا؟چرا؟
Beth: I have to go to work. Do you want to go tomorrow? I’m off then.
بث:باید سرکار بروم.می خواهی فردا برویم؟آن موقع آزاد هستم.
Chen: I’d love to, but I can’t. I’m going to the mall with my brother.
چن:خیلی دوست دارم،اما نمی توانم.قرار است با برادرم به بازار بروم.
Chen: I can go Saturday.
چن:من می توانم شنبه بروم.
Beth: Me too.
بث:من هم همین طور.
Chen: Sounds good. Let’s grab a bite before we go.
چن:خوب است.قبل از رفتن چیزی بخوریم.
Beth: Ok! Sounds perfect.
بث:باشه!عالی است.
Chen: See you soon.
چن:به زودی می بینمت.
نتیجه گیری
پس بعد از خواندن این متن میتوانیم بگوییم که رد کردن دعوت و دلیل آوردن درباره ان یکی از مهم ترین و کاربردی ترین موارد در زبان انگلیسی است. درباره این موضوع اصطلاحات فراوانی وجود دارد که در این بخش به خوبی با آنها آشنا شدیم و حالا میتوان به راحتی در این باره صحبت کنیم .
حالا نوبت شماست برای قبول نکردن دعوت از چه اصطلاحاتی استفاده میکنید ؟ چه دلایلی برای رد دعوت استفاده میکنید ؟
آخرین دیدگاهها