7 راه کار شگفت انگیز برای قوانین

قوانین

بیان الزامات و بیان ممنوعیت ها از مهم ترین و ضروری ترین موضوع ها

  در هر کشور و برای انجام هر کاری،یک سری قوانین و بایدها و نبایدها وجود دارند؛پس واجب است که طریقه بیان قوانین و اصطلاحات مرتبط با آن ها را یاد بگیریم تا کارها به درستی انجام شوند و به دردسر نیافتیم. پس بعد از خواندن این درس میتوانیم به راحتی درباره قوانین و ممنوعیت ها صحبت کنیم .

اصطلاحات مربوط به بیان الزامات و قوانین

اصطلاحات مربوط به بیان الزامات و قوانین
Expressing obligations بیان الزامات
You must take your passport
. You have to pack liquids
. I need to buy a travel pillow
. You don’t have to  leave until 2 p.m.  
شما باید پاسپورتان را ببرید.   
شما باید  مایعات را بسته بندی کنید.
من باید  یک بالش مسافرتی بخرم.
شما لازم نیست  تا قبل از ساعت دو عصر بروید.   
   Must*  از همه رسمی‌تر است و اغلب اوقات در تابلوها و اعلان‌های قانونی و… دیده می‌شود.
* از have to هم برای بیان اجبار استفاده می‌شود.آن را با هر زمانی می‌توان به کار برد.
*از  need to برای بیان این که چیزی ضروری است استفاده می‌شود.
این ساختار را می‌توان برای بیان ضرورت‌های کلی،خاص یا معمولی و بر طبق عادت به کار برد.
* don’t have to به معنای “نباید” نیست و درواقع معنی “نیازی نیست” را می دهد.  

اصطلاحات مربوط به بیان ممنوعیت ها

expressing prohibitions بیان ممنوعیت ها
You can’t  travel without a passport.
You’re not allowed to take liquids on a plane
. You’re not permitted to check three bags.  
شما نمی توانید بدون پاسپورت سفر کنید.
شما اجازه نداریدبه پرواز مایعات ببرید.
شما مجاز نیستید سه کیف همراه داشته باشید.  

*هنگامی که برای بیان عدم امکان و یا ممنویت کار بخواهیم از ترکیبی استفاده کنیم که can در آن به کار نرفته باشد،می‌توانیم به جای can از  be allowed toاستفاده کنیم.
 be permitted to*برای موقعیت‌های رسمی به کار می‌رود مثل آگهی‌ها و اطلاعیه‌ها که بیانگر این است که بر اساس قانون یا مقررات،چه کاری را می‌توان یا نمی‌توان انجام داد.  

نمونه مکالمه قوانین

  خب حالا پس از یادگیری این نکات مفید بهتر است نمونه مکالمه ایی ببینیم تا با کاربرد هر یک نیز به خوبی آشنا شویم و توانیم به راحتی درباره این موضوع صحبت کنیم .

حتما بخون  ساعت پرسیدن و ساعت گفتن

Teresa: Did you pack everything you need?

ترسا:آیا همه چیزهایی که لازم داری را جمع کردی؟

Miguel: Uh-huh. I just need to buy a travel pillow at the airport.

میگل:آره.فقط باید در فرودگاه یک بالش مسافرتی بخرم.

Teresa: So this is your first overseas trip and your first flight! Are you nervous?

ترسا:خب پس این اولین سفرخارج از کشورت و اولین پروازت است!آیا مضطرب هستی؟

Miguel: Not at all.

میگل:اصلا.

Teresa: Remember, you’re not allowed to take liquids on the plane.

ترسا:یلدت باشد،اجازه نداری  مایعات به هواپیما ببری.

Miguel: Really? Ok. I hope I didn’t forget anything.

میگل:واقعا؟باشه.امیدوارم چیزی را فراموش نکرده باشم.

Teresa: You must take your passport!

ترسا:باید پاسپورتت را ببری!

Miguel: Oh, of course. I guess I am a little nervous.

میگل:اوه،البته.گمان کنم کمی مضطرب هستم.

نتیجه گیری

  پس از خواندن این قسمت میتوانیم نتیجه بگیریم که در همه جا و در همه لحظه ها وجود الزامات و ممنوعیت ها و همچنین رعایت آنها از مهم ترین و ضروری ترین کارهاست . که هر یک از این موارد اصطلاحات و نکات مخصوص به خود را دارند که در این درس به خوبی با این نکات آشنا شدیم و حالا میتوانیم به راحتی صحبت کنیم .

حالا شما بگید در کشورتان مدرسه محل کار و… چه الزامات و چه ممنوعیت هایی دارید ؟

مقاله قبلی
ده ها اصطلاح شگفت انگیز درباره کاربرد وسایل
مقاله بعدی
ده ها راهکار برای بیان ضرورت و عدم آن
keyboard_arrow_up