“ساعت چنده؟” ، “ببخشید شما ساعت دارید؟” ، “میشه به من بگید ساعت چنده؟” . این جملات پرسشی ساده ترین و کاربردی ترین سؤالاتی هستند که درخصوص ساعت پرسیدن استفاده می شوند.در ادامه به ارائه چندین اصطلاح و جمله در ارتباط با بیان زمان می پردازیم.
اصطلاحاتی برای پرسیدن ساعت
Asking about time: ساعت پرسیدن
What time is it?
Do you have the time?
هردو جمله بالا یک معنی دارند : ساعت چند است؟
What time is the concert? کنسرت ساعت چند است؟
When is the concert? کنسرت کِی هست؟
اصطلاحاتی برای گفتن ساعت دقیق
Telling exact time: گفتن زمان دقیق:
It’s five forty-five. پنج و چهل و پنج دقیقه ا.ست
It’s a quarter to six. یک ربع به شش است.
It’s a quarter after ten.یک ربع از ده گذشته است. (ده و ربع است)
It’s at seven thirty. ساعت هفت و نیم است .
همان طور که مشاهده می کنید،در این جمله از حرف اضافه at استفاده شده است که از آن در پاسخ به سؤال کِی (چه زمانی) استفاده می شود؛مثلا :
A)What time is the concert?
B)It’s at seven thirty.
It’s ten past seven. (هفت و ده دقیقه است.) ده دقیقه از هفت گذشته است
اصطلاحاتی برای گفتن ساعت تقریبی
telling approximate time: گفتن زمان تقریبی
It’s almost six o’clock: ساعت تقریباً شش است.
It’s a little before six. کمی قبل از شش است.
It’s about ten.حدودا ده است
It’s a little after seven.
کمی از هفت گذشته است.
It’s just after seven.
![](http://candoela.com/wp-content/uploads/2021/07/14-2.png)
نمونه مکالمه
در مثال زیر مکالمه دو دوست از طریق ایمیل را داریم که درحالی هماهنگی زمان ملاقاتشان با یکدیگر برای رفتن به یک کنسرت هستند:
Zack: Hi Ken. Are you almost ready?
زَک:سلام کِن.آیا تقریباً آماده ای؟
Ken:Almost. What time is it?
کِن:تقریباً.ساعت چند است؟
Zack: Five forty-five.
زَک:پنج و چهل و پنج دقیقه.
Ken:What time is the concert?
کِن:کنسرت ساعت چند است؟
Zack: Seven thirty. What time is the train?
زَک:هفت و سی دقیقه.قطار چه ساعتی است؟
Ken:Six fifteen. I’ll meet you there!
کِن:شش و پانزده دقیقه.آن جا می بینمت!
Zack:OK, see you! Don’t be late!
زَک:اوکی،می بینمت!دیر نکن!
به جای جملات مشخص شده در مکالمه،می توان از جملات زیر،با همان معنا،استفاده کرد:
Ken: Are you ready to go?
کِن:آماده رفتن هستی؟
Zack: Just about.
زَک:تقریباً.
Ken: Half past seven.
کِن:شش و نیم.
Zack: Quarter past six.
زَک:شش و ربع.
نتیجه گیری
خب؛ ما در طول روز هرجایی که باشیم به دونستن زمان نیاز داریم و از بقیه ساعت میپرسیم و همینطور هم ممکنه بقیه از ما ساعت بپرسن ما اینجا براتون هم ی سری اصطلاح خوب برای ساعت پرسیدن و هم ساعت گفتن آوردیم و مثل همیشه بحث با ی مکالمه ی نمونه تموم شد امیدواریم خوشتون اومده باشه
آخرین دیدگاهها