امروزه، با توجه به اتفاقات و شرایط حاکم بر جهان، اشتغال ذهنی انسان‌ها بیش‌تر از گذشته شده است. به علاوه، از نظر شغلی و سبک زندگی نیز می‌توان آن‌ها را به مراتب گرفتارتر از قبل دانست. مجموعه این عوامل، قدرت تمرکز افراد را به شکل چشمگیری کاهش داده است. در حال حاضر، کم‌تر کسی وجود دارد که از اوقات فراغت کافی برخوردار باشد یا بتواند از این زمان به بهترین نحو ممکن بهره‌مند شود.
با توجه به همه موارد یاد شده، اغلب علاقه‌مندان به ادبیات به مطالعه داستان‌های کوتاه روی آورده‌اند. همچنین، خواندن داستان‌های کوتاه انگلیسی به بهبود مهارت‌های خواندن، نوشتن و درک مطلب کمک خواهد کرد. در این مطلب، 10 داستان کوتاه انگلیسی را به شما معرفی خواهیم کرد. امیدواریم، از خواندن آن‌ها به اندازه کافی لذت ببرید.
فهرست 10 داستان کوتاه انگلیسی به پیشنهاد ما
پیش از هر چیز، لازم است توجه داشته باشید، موارد پیشنهاد شده در این فهرست، تنها چند نمونه از داستان‌های بیشماری هستند که بسته به سلیقه خود، می‌توانید انتخاب کرده و مطالعه کنید:
1. Going to Meet the Man (1965)
داستان Going to Meet the Man نوشته «جیمز بالدوین» (James Baldwin) اثری بزرگ و فراموش نشدنی است که زخم‌های کهنه نژادپرستی را بر پیکر قربانیان و عاملان آن بررسی می‌کند. بالدوین از فعالان جنبش مدنی زمانه خود به حساب می‌آید. او در نوشته‌های خود، معضلات اجتماعی و روانشناختی ناشی از تبعیض جنسیتی، نژادی و طبقاتی را به ویژه در نیمه قرن بیستم و در آمریکا مرور می‌کند.
2. The Happy Prince (1888)
داستان The Happy Prince اثر «اسکار وایلد» (Oscar Wilde) داستانی تخیلی و غم‌انگیز است که به مضامینی نظیر عشق، فداکاری، ثروت، فقر و ماهیت زیبایی واقعی می‌پردازد.
گزیده‌ای از داستان
«در آن لحظه، ناگهان مجسمه به صدا درآمد؛ گویی بخش از وجود او شکسته شده بود. واقعیت این است که قلب سربی مجسمه دو پاره شده بود. بی‌تردید، سرمای منجمد کننده‌ای بود.»
با مطالعه این چند خط اثرگذار، خواننده درمی‌یابد که تنها یخبندان، قادر به شکستن قلب شاهزاده بوده است. از قرار معلوم، هیچ موضوع دیگری، هرگز نتوانسته قلب و احساس او را اندکی تحت تأثیر خود قرار دهد. در مقابل، خواننده قادر است تشخیص دهد که غم و اندوه شاهزاده و عشق به پرستوی کوچک است که باعث شده قلب او شکافته شود.
3. The Magic Shop (1903)
داستان The Magic Shop نوشته « اچ. جی. ولز» (Herbert George Wells) یک اثر عجیب است که تجربه یک پدر و پسر را در بازدید از فروشگاه لوازم جادو و شعبده‌بازی بیان می‌کند. در طی این بازدید، پسر کوجک در فروشگاه به گشت‌وگذار پرداخته و تنها با شادی و شگفتی مواجه می‌شود. این در حالی است که پدر، بیش‌تر جنبه‌های شوم و شیطانی ماجرا را مشاهده می‌کند.
به این ترتیب، می‌توان دریافت که هر شخصی از دیدگاه خود جهان و اتفاقات آن را تجربه می‌کند. داستان، وجود خیر و شر را به چالش کشیده و نشان می‌دهند که این، ادراکات ما هستند که وقایع پیرامون ما تعبیر و تفسیر می‌کنند.
گزیده‌ای از داستان
«احساس کردم چیزی به آستین کت من چسبیده و آن را می‌کشد. بعد، متوجه شدم، او دم شیطان سرخ و پرجنب و جوشی را گرفته؛ موجود ریز نقش، او را گزید و تلاش کرد تا خودش را نجات بدهد. درست همان موقع، او با بی‌دقتی کامل، آن موجود را پشت پیشخوان انداخت…» در این بخش، به افرادی اشاره شده که با جهل و بی‌خبری دست و پنجه نرم می‌کنند.
4. The Gift of the Magi (1906)
داستان کوتاه The Gift of the Magi نوشته « او. هنری» (O. Henry) قصه ساده‌ای است که تلاش یک زوج جوان را به منظور یافتن هدیه کریسمس مناسبی برای یکدیگر روایت می‌کند. در طول داستان، هر یک از این افراد، به دنبال کشمکشی ناخوشایند و برای به‌دست آوردن هدیه عالی مورد نظر خود، ناچار می‌شوند از موارد بسیار ارزشمندی دست کشیده و آن‌ها را قربانی کنند.
گزیده‌ای از داستان
«در نهایت، خطاب به افراد خردمند این روزگار باید گفت، این دو نفر عاقل‌ترین افراد در میان همه کسانی بودند که به یکدیگر هدیه می‌دهند.»
این عبارات در تضادی بسیار عمیق با جملات پیش از خود نگاشته شده و به بی‌خردی قابل توجه زوج جوان اشاره دارد. چرا که آن‌ها راضی شدند، گران‌بهاترین گنجینه‌های خود را واگذار کنند. با نگاشتن این اثر، نویسنده از خوانندگان خود دعوت می‌کند تا مرز میان فداکاری‌های ارزشمند و بی‌خردی را تشخیص دهند. با وجود این، خواننده درمی‌یابد، فداکاری‌هایی که از روی عشق انجام می‌شوند از بیش‌ترین ارزش برخوردار هستند.
5. Rip Van Winkle (1819)
داستان کوتاه Rip Van Winkle نوشته « واشینگتن اروینگ» (Washington Irving) قصه مردی را بازگو می‌کند که در جنگلی به خواب می‌رود و پس از بیدار شدن و مواجه شدن با تغییرات شگرف دهکده‌اش، متوجه می‌شود برای مدت 20 سال در خواب بوده است. این داستان، یکی از بزرگ‌ترین آثار کوتاه کلاسیک آمریکا است که با نگاهی استعاری به وقایع پس از جنگ استقلال آمریکا و تغییر هویت آمریکایی نگاه می‌کند.
گزیده‌ای از داستان
«دیشب، خود خودم بودم. در کوهستان خوابیدم. وقتی بیدار شدم، دیدم، آن‌ها اسلحه من را عوض کرده‌اند. همه چیز تغییر کرده؛ من تغییر کرده‌ام. حتی اسم و هویت خودم را هم به خاطر نمی‌آورم.»
در این داستان، اروینگ آمریکا را کشوری معرفی می‌کند که برای بازسازی هویت منحصر به فرد خود تلاش می‌کند.
6. Désirée’s Baby (1893)
وقایع داستان Désirée’s Baby اثر «کیت شوپن» (Kate Chopin) در دوران پیش از جنگ‌های داخلی آمریکا اتفاق می‌افتند. یعنی، دورانی که برده‌داری همچنان قانونی قلمداد می‌شد. نویسنده، در داستان خود به بررسی بی‌عدالتی‌های رایج در جوامع آمریکایی آن زمان پرداخته و گوشه‌ای از تبعیض نژادی‌های معمول آن دوران را روایت می‌کند.
گزیده‌ای از داستان
«از همه مهم‌تر این که شب و روز خدا رو شکر می‌کنم. اوضاع حسابی روبه‌راه است و آرماند عزیزمان هرگز متوجه نخواهد نشد، نژاد مادر دلبندش هم به یکی از همین برده‌ها برمی‌گردد.»
در انتهای داستان، خواننده با نوعی عدالت کارمایی مواجه می‌شود که او را کاملا راضی و خوشنود می‌سازد. پس از رفتارهای نامناسب و نژادپرستانه آرماند، کشف دو رگه بودن او، لذتی وصف ناپذیر را در مخاطب ایجاد می‌کند. در نهایت، شوپن تأکید می‌کند، همه انسان‌ها با یکدیگر یکسان بوده و هیچ یک از ما، تحت هیچ شرایطی، حق نداریم خود را بر سایرین ارجح بدانیم.
7. The Body Snatcher (1884)
داستان کوتاه The Body Snatcher نوشته «رابرت لویی استیونسن» (Robert Louis Stevenson) با الهام از « قتل‌های بورک و هر» نگاشته شده است. این دو نفر، قاتلانی زنجیره‌ای بودند که در سال 1828 و طی یک مقطع 10 ماهه، 16 نفر را به قتل رساندند. در این جا، نویسنده داستان دو دانشجوی رشته پزشکی را روایت می‌کند که به نوعی، در جریان سرقت اجساد برای استاد آناتومی خود دست داشته‌اند.
گزیده‌ای از داستان
«این تحولات، همه ما را شگفت‌زده کرد؛ گویی، شخصی از گور برخاسته بود.» نویسنده با نگارش این عبارات، قصد دارد به خواننده اجازه دهد تا پایان شگفت‌انگیز ماجرا را پیش‌بینی کند.
8. The Yellow Wallpaper (1892)
داستان The Yellow Wallpaper اثر « شارلوت پرکینز گیلمن» (Charlotte Perkins Gilman) با نگاهی فمینیستی به رنج‌ها و ستم‌هایی می‌پردازد که جامعه قرن نوزدهم بر زنان آن دوران روا داشته است.
گزیده‌ای از داستان
«شب‌ها، در گرگ و میش تاریکی و روشنایی، هر نوری از شمع و چراغ گرفته تا مهتاب، همگی به میله‌هایی برای دربند کردن زنان تبدیل می‌شوند. منظور من، همان الگوی بیرونی تکرار شونده‌ای است که زنان با سادگی تمام در پس آن قرار گرفته‌اند.»
تعاریف سمبلیک به کار رفته در این داستان کوتاه، محتوای آن را به یادماندنی و تأثیرگذار کرده است. با مطالعه قصه، خواننده درمی‌یابد که راوی نیز درست مانند قهرمان داستان، توسط همسرش به بند کشیده شده و امیدی به رهایی ندارد.
9. The Tell-Tale Heart (1843)
قصه The Tell-Tale Heart نوشته « ادگار آلن پو » (Edgar Allan Poe) نمونه‌ای عالی و بی‌عیب و نقص است که به توانایی نویسنده در نگارش داستان‌های کوتاه اشاره می‌کند.
گزیده‌ای از داستان
«درست است، من به شدت عصبی و به شکل غیرقابل تصوری ناراحت بوده و هستم؛ اما، چرا می‌گویی دیوانه‌ام؟»
استفاده آلن پو از یک راوی غیرقابل اعتماد، روندی عجیب و به یاد ماندنی ایجاد می‌کند. ساختار نامنظم و از هم گسیخته داستان، نوعی احساس تأسف را در خواننده ایجاد کرده و کاری می‌کند که او نسبت به سلامت عقل و روان خود با تردید مواجه شود!
10. B24 (1899)
داستان جنایی و کوتاه B24 نوشته «سر آرتور کانن دویل» (Sir Arthur Conan Doyle) یکی از محبوب‌ترین آثار این نویسنده است که خارج از قالب همیشگی داستان‌های «شرلوک هولمز» نگاشته شده است. نویسنده، با مهارت هر چه تمام‌تر، تمام هوش و حواس خواننده را به داستان معطوف کرده و مسئولیت سنگین قضاوت را به وی واگذار می‌کند.
گزیده‌ای از داستان
«چشم امید من به شماست آقا؛ اگر من را از این اتهام دروغ تبرئه کنید، بنده شما خواهم شد؛ در غیر این صورت، قسم می‌خورم که خودم را به دار خواهم آویخت و تا دنیا دنیاست، در رویاهای‌تان شما را آزار خواهم داد.»
نوع داستان‌سرایی دویل واقع‌گرایانه بوده و از دیدگاه یک سارق بازگو می‌شود. با این حال، خواننده دائما درباره درستی سخنان راوی و صحت قضاوت خویش دچار تردید می‌شود.
سخن آخر لیست داستان کوتاه انگلیسی
در این فهرست، ما تنها چند نمونه از داستان‌های کوتاه انگلیسی کلاسیک را به شما معرفی کرده‌ایم. بدیهی است که شما بسته به سلیقه خود می‌توانید هزاران هزار داستان کوتاه مدرن، پلیسی، جنایی، عشقی و آموزنده دیگر را پیدا کرده و مطالعه کنید. با توجه به سبک و سیاق زندگی امروزی، خواندن قصه‌های کوتاه، بهترین راه آشتی با ادبیات، بهبود مهارت‌های خواندن و نوشتن و سپری کردن اوقات فراغت است.
آخرین دیدگاه‌ها