توصیف کننده معلق در زبان انگلیسی
وقتی که یک کلمه،عبارت و یا بند توصیف کننده (معرف) در جمله وجود دارد باید چیزی باشد تا معرف آن را معرفی کند.اگر چیزی که قرار است معرفی بشود در جمله وجود نداشته باشد گفته میشود که (معرف) توصیف کننده معلق است چون هیچ چیزی را معرفی نمیکند.
هر چند که این معرف به اشتباه کلمه ای که نزدیک آن قرار گرفته است را توصیف میکند.جمله ای که دارای توصیف کننده معلق است گیج کننده است چون منطقی نیست. برای اصلاح کردن این جمله ها باید کلمه ای را که از جمله خارج شده است بری معرفی وارد جمله شود.
معرف معمولا در ابتدای جمله قرار میگیرد.برای جلوگیری از معرف معلق باید فاعلی که قرار است معرفی شود نزدیک معرف قرار بگیرد.نزدیک ترین مکان بلافاصله بعد از معرف و در ابتدای بند دوم است.
مثال:
Looking at the sea, a boat approaching shore was noticed.(با نگاه به دریا ،قایقی که به ساحل نزدیک میشد مورد توجه قرار گرفت)
در این جمله با نگاه به دریا معرف جمله است و باید یک فاعل را معرفی کند اما در این جمله فاعلی دیده نمیشود. فاعل باید در ابتدای بند دوم قرار بگیرد به جای آن کلمه قایق به جای فاعل قرار گرفته است.
در این جمله باید فاعلی وجود داشته باشد که به دریا نگاه میکند اما قایق فاعل نیست و نمیتواند که نگاه کند اما با این وجود معرفی میشود و یک معرف معلق را ایجاد مکیند. برای اصلاح جمله باید یک فاعل را در جمله قرار دهیم(فاعل بسته به اینکه چه کسی است میتواند من، برادرم و…. باشد)
Looking at the sea, I noticed a boat approaching shore.(با نگاه به دریا ،متوجه قایقی شدم که به ساحل نزدیک میشود.)
مثال های بیشتر از توصیف کننده معلق در زبان انگلیسی :
Dangling modifier: Having seen the movie once, there is no reason to see it again.(معرف معلق/با یک بار دیدن فیلم معرف جمله است و همان طور که میبینیم بعد از آن فاعل قرار نگرفته است در نتیجه معرف معلق است)
Correct: Having seen the movie once, we have no reason to see it again.(این جمله درست است-با یکبار دیدن فیلم ،ما دلیلی برای دیدن دوباره آن نداریم/فاعل ما بعد از معرف قرار گرفته است)
Dangling modifier: Bitten by a snake, the fear was that the snake could be poisonous.(معرف معلق،یا گزیده شدن توسط مار معرف جمله است و همان طور که میبینیم بعد از آن فاعل قرار نگرفته است در نتیجه معرف معلق است)
Correct: Bitten by a snake, he feared the snake could be poisonous.( این جمله درست است-با گزیده شدن توسط مار ، او ترسید که مار سمی باشد/فاعل او بعد از معرف قرار گرفته است)
Dangling modifier: While lying under a tree, a bee stung his left ear.(معرف معلق/در حین خواب زیر درخت معرف جمله است و بعد از آن فاعل قرار نگرفته است در نتیجه معرف معلق است)
Correct: While John was lying under a tree, a bee stung his left ear.(این جمله درست است-در حین اینکه جان زیر درخت دراز کشیده بود ،یک زنبور گوش چپش را نیش زد-فاعل جان قبل از معرف قرار گرفته است)
Dangling modifier: The weather was fine; swimming and splashing sea water at each other.(معرف معلق/هوا خوب بود معرف جمله است و بعد از آن فاعل قرار نگرفته است در نتیجه معرف معلق است)
Correct: The weather was fine; we swam and splashed sea water at each other. (این جمله درست است-هوا خوب بود؛ ما شنا کردیم و آب دریا را یه هم پاشیدیم/فاعل ما بعد از معرف قرار گرفته است)
بیشتر در چه مواردی ( معرف) توصیف کننده معلق دیده میشود؟
معرفهای معلق معمولا برای عبارتهای وجوه وصفی،عبارات قیدی و عبارات مصدری اتفاق می افتد.
مثال توصیف کننده معلق و عبارت وجه وصفی
Incorrect: Arriving at the restaurant, a good dinner was decided.(این جمله نادرست است، با رسیدن به رستوران یک عبارت وصفی است که به عنوان یک معرف عمل میکند، بعد از این معرف شام خوب قرار گرفته است که فاعل جمله نیست .در نتیجه باید یک شخص به عنوان فاعل قرار داده شود. در این مثال فاعل شخص دیده نمیشود در نتیجه معرف معلق است)
Correct: Arriving at the restaurant, we decided on a good dinner.(این جمله درست است-با رسیدن در رستوران ،ما تصیم گرفتیم که یک شام خوب بخوریم/فاعل ما بعد از معرف قرار گرفته است)
مثال عبارت قیدی
Incorrect: As a baby, my mother would often rock me to sleep in her arms.(این جمله نادرست است-به عنوان یک کودک عبارت قیدی است و به عنوان معرف جمله عمل میکند، اما بعد از آن به اشتباه مادر قرار گرفته است و این معرف نمیتواند اسم مادر را معرفی کند در نتیجه این عبارت معرف معلق است چون کلمه ای که آن را معرفی میکند در جمله وجود ندارد)
Correct: When I was a baby, my mother would often rock me to sleep in her arms.(این جمله درست است- وقتی که من کودک بودم،مادرم معمولا مرا تکان میداد تا روی دستهایش خواب بروم/عبارت قیدی در این مثال به بند وابسته(وقتی که کودک بودم) تبدیل شده است و با بند اصلی جمل را کامل میکند)
مثال عبارت مصدری
Incorrect: To pass the exam, studying hard was needed.(برای قبولی در امتحان یک عبارت مصدری است. یک شخص در امتحان قبول میشود و همان طور که میبینیم در این مثال فاعل شخص وجود ندارد در نتیجه این عبارت مصدری معرف معلق است چون فاعلی وجود ندارد تا آن را معرفی کند)
Correct: To pass the exam, I needed to study hard.(این جمله درست است-برای قبول شدن در امتحان، من نیاز داشتم تا سخت مطالعه کنم- در این مثال فاعل من به درستی بعد از عبارت مصدری که معرف جمله است قرار گرفته )
آخرین دیدگاهها