جایگاه صفت در جمله انگلیسی
جایگاه صفت در جمله : در زبان انگلیسی صفت ها قبل و یا بعد از اسم قرار میگیرند تا آنها را توصیف کنند.
مثال:
She is a tall girl(او یک دختر قدبلند است)/she is quite tall for her age(او یک دختر بلندقد نسبت به سنش است)
بیشتر صفتها قبل از اسم قرار میگیرند که صفت وصفی نامیده میشوند
A tropical fish(یک ماهی گرمسیری)
A leafless tree(یک درخت بی برگ)
A tight dress(یک لباس تنگ)
An expensive hotel(یک هتل گران)
جایگاه صفت در جمله انگلیسی : صفت مسندی
صفتهایی که بعد از اسم قرار میگیرند(بعد از افعال ربطی قرار میگیرند)و صفت مسندی نامیده میشود.
بیشتر صفات در یکی از این دو جایگاه قرار میگیرند.اما بعضی از صفات فقط در یکی از این دو جایگاه قرار میگیرند.
صفاتی که بلافاصله بعد از اسم قرار میگیرند صفت پس آیند نامیده میشوند.
در ادامه صفتها را در جمله مشاهده میکنیم:
everyone knows a giraffe has a long neck.(همه میدانند که زرافه گردنی دراز دارد)
My second-hand car is the noisiest in the neighbourhood.(ماشین دست دوم من در بین همسایه ها بیشترین صدا را دارد)
Will we have starry sky tonight?(آسمانی پرستاره خواهیم داشت؟)
He was found with a fractured skull.(او با یک جمجمه شکسته پیدا شد)
We followed a narrow winding path through the forest.(ما یک راه مارپیچ باریک را ازوسط جنگل دنبال کردیم)
گاهی چند صفت پشت سر هم برای توصیف یک اسم قرار میگیرند:
a funny little clown(یک دلقک کوچک بامزه)
a tall young soldier(یک سرباز جوان بلند قد)
a loud distant sound(یک صدای بلند دور)
a cheap plastic doll(یک عروسک پلاستیکی ارزان)
1)بعضی صفات که وصفی هستند فقط میتوانند قبل از اسم قرار بگیرند و اگر جایی دیگر از جمله قرار بگیرند اشتباه است.
این صفات شامل:chief(مهم)/elder(بزرگتر)/former(سابق)/indoor(داخلی)/inner(درونی)/main(اصلی)/mere(محض-خالص)/only(تنها)/outdoor(بیرونی)/outer(بیرونی)/particular(خاص)/princilal(اصلی)/sole(تنها)/upper(بالایی)./little(کوچک)
اگر صفات وصفی به عنوان صفات اسنادی در جمله قرار بگیرند جمله از لحاظ دستور زبانی اشتباه میشود.
His elder sister is getting married to her elder brother. (این جمله درست است چون صفت وصفی قبل از اسم قرار گرفته-خواهر بزرگترش با برادر بزرگتر او ازدواج میکند)
(Not: Your sister elder is getting married to her brother elder.)(این جمله اشتباه است چون صفت وصفی بعد از اسم قرار گرفته است)
I met my former boss (این جمله درست است زیرا صفت وصفی قبل ازاسم قرار گرفته است. من رئیس قبلی ام را ملاقات کردم)
(Not: I met my boss who was former.)(این جمله اشتباه است چون صفت وصفی former بعد ازفعل ربطی قرار گرفته است)
Mike has a little dog.(این جمله درست است چون صفت وصفی قبل از اسم قرار گرفته است.مایک یک سگ کوچک دارد)
(Not: Mike’s dog is little.)(این جمله اشتباه است چون صفت وصفی little بعد از فعل ربطی قرار گرفته است)
مثالهای بیشتر:
جملات زیر درست هستند.چون صفت وصفی قبل ازاسم قرار گرفته است:
My main problem is money.( مشکل اصلی پول است)
This pair of boots cost a mere thirty dollars.(این جفت چکمه فقط سی دلار است)
The weather was the chief reason for calling off the rescue operation.(هوا دلیل اصلی لغو عملیات نجات بود)
The witnesses were the principal source of information about the crime. (شهادت ها منبع اصلی اطلاعات در مورد جرم بودند)
2)جایگاه صفت در جمله :صفاتی که بعد از اسم قرار میگیرند
صفاتی که بعد از اسم قرار میگیرندصفات اسنادی یا گزاره ای نامیده میشوند.
این صفات بعد از اسمی که در جمله فاعل است قرار میگرند و اطلاعاتی در رابطه با فاعل به خواننده منتقل میکند.(فاعل جمله را توصیف میکند).
این صفت به عنوان گزاره یا مسند عمل میکند و معنی جمله را کامل میکند.
این صفات بلافاصله بعد از فاعل قرار نمیگرد بلکه بعد از افعال ربطی مانند(am/is/are/was/were/appear/look/ taste…) قرار میگیرند.
به همین خاطر به عنوان مسند افعال اسنادی(ربطی)نیز هستند.
The girls look happy(دختر ها شاد به نظر میرسند-در این مثال چونhappy بعد از فعل ربطی look قرار گرفته هم صفت است و هم مسند ).
در واقع به جای happy girls جمله قبل گفته شده.برای این منظور فعل کمکی را استفاده میکنیم تا باعث ارتباط دادن فاعل و صفت (مسند) شود.
در مثالهای زیر صفات گزاره ای پررنگ شده اند و افعال کمکی نیز با رنگ قرمز مشخص شده اند
She was short, fat and beautiful.(او قد کوتاه،چاق و زیبا بود)
That statues of goddesses are bronze and life-size(مجسمه های الهه ها برنز و به اندازه طبیعی هستند)
The measurements were difficult but accurate.(اندازه گیری ها سخت اما دقیق بودند)
The stranger looks scary.(غریبه ها ترسیده به نظر میرسیدند)
The boss appears angry.(رئیس عصبانی ظاهرشد)
This milk tastes sour.(شیر مزه ترش میداد)
The question sounds silly.(سوال احمقانه به نظر میرسید)
The suspect remained silent when questioned.(وقتی که از مظنون سوال شد ،ساکت ماند)
صفت هایی وجود دارند که فقط به صورت صفت مسندی به کار میروند.
شامل:گروهی از صفاتی که با حرف a شروع میشوند
(ablaze=شعله ور/adrift=سرگردان/afloat=شناور/afraid=ترسیده/aghast=مبهوت/alert=مواظب/
alike=یکسان/alive=سرزنده/alone=تنها/aloof=منزوی/ashamed=شرمسار/
asleep=خوابیده/averse=متنفر/aware=آگاه/awake=بیدار)
که معمولا بعد از فعل ربطی قرار میگیرند.
دیگر مثالهای صفتهای مسندی که قبلا از اسم نمیتوانند قرار بگیرند
شامل(content=خرسند/far=دور/fine=خوب/glad=خوشحال/ill=بیمار،خراب/
near=نزدیک/pleased=راضی/poorly=بد/ready=آماده/
sorry=غمگین/unwell=ناخوش/upset=ناراحت/well=خوب)
در مثالهای زیر صفات پر رنگ شده اند و زیر افعال ربطی خط کشیده شده است.
His house was ablaze when he reached there. ( وقتی که او به آنجا رسید،خانه شعله ور بود)
(We cannot say ‘ablaze house’)(نمیتوانیم بگوییم خانه شعله ور)
The old man was spotted adrift on his boat after the storm.(پیرمرد در قایقش بعد از طوفان سرگردان به نظر میرسید)
They to keep their boat afloat through the storm.(آنها موفق شدند که قایقشان را در طول طوفان شناور نگه دارند)
Her child is afraid of scarecrows.(بچه اش از مترسک ترسیده است)
(We cannot say ‘afraid child’)(نمیتوانیم بگوییم بچه ی ترسید)
The man was aghast at the sight of his house completely burned down.(مرد از دیدن خانه سوخته اش مبهوت بود)
They were alert for pickpockets while they were at the airport.(انها وقتی که در فرودگاه بودند مواظب جیب بر ها بودند)
The two clowns look alike. (دودلقک یکسان به نظر میرسند)
(Not: The two alike clowns.)(نمیتوانیم بگوییم دو دلقک یکسان)
She lived alone for many years.(او سالها تنها زندگی کرد)
His slurred speech keeps him aloof from his work colleagues.(گفتار ناواضح او را از همکارانش دور نگه میدارد)
My grandpa is asleep but seems awake(مادربزرگم خوابیده است اما بیدار به نظرمیرسد).
Our neighbor is strongly averse to dogs.(همسایه ما شدیدا ازسگها متنفر است)
We were not aware that the family had migrated(ما از مهاجرت خانواده آگاه نبودیم)
We are ready to go(ما برای رفتن آماده هستیم)
The doctor is seriously ill in the hospital(دکتر به طور جدی در بیمارستان بیمار است)
3)جایگاه صفت در جمله: صفتهایی که قبل و بعد از اسم قرار میگیرند.
بیشتر صفات میتوانند قبل و یا بعد از اسم قرار بگیرند بدون اینکه درمعنی تغییری ایجاد شود.
مثلا ما میگوییم:the blue sky=the sky is blue(آسمان آبی=آسمان آبی است).این مثال نشان میدهد که صفت آبی هم میتواند صفت وصفی باشد و هم صفت اسنادی.
در هر دو مثال صفت ،آسمان را توصیف میکند.
وقتی که صفت وصفی را به صفت اسنادی تغییر میدهیم …
باید از فعل ربطی درمثال بال فعل is) برای ارتباط فاعل و مسند استفاده کنیم.
مثال:
در مثالهای زیر صفت پر رنگ شده است و زیر افعال ربطی خط کشیده شده است:
We had a week of cloudless skies.(یک هفته آسمانهایی بی ابر داشتیم-صفت وصفی)
For a week, we had skies that were cloudless.(یک هفته آسمانهایی داشتیم که بی ابر بودند-صفت اسنادی)
He is a highly intelligent person.(او فردی بسیار باهوش است-صفت وصفی)
He is highly intelligent.(او بسیار باهوش است-صفت اسنادی)
She uses red lipstick(او رژلب قرمز استفاده میکند-صفت وصفی)
The leaves looked slightly red(برگها کمی قرمز به نظر میرسیدند-صفت اسنادی)
- He won the so intense competition for the best chef.(او در رقابت بسیار سخت بهترین سرآشپز برنده شد-صفت وصفی)
- He won the competition, which was so intense, for the best chef.(او در رقابتی برای بهترین سرآشپز برنده شد،که بسیار سخت بود-صفت اسنادی)
صفات اسنادی به عنوان صفات وصفی در جمله
وقتی که صفات اسنادی به عنوان صفات وصفی در جمله قرار میگیرند معنی شان تغییر میکند.
(در مثالهای زیر صفت پررنگ شده است و زیر افعال ربطی خط کشیده شده است)
- I have travelled only a short distance to meet you fellows.(من مسافتی کوتاه را برای ملاقات با هم نوعانم سفر کردم-صفت وصفی)
- We must keep the meeting short. (ما باید زمان جلسه را کوتاه نگه داریم-صفت اسنادی)
- Police ensured tight security around the airport.(پلیس امنیت شدید اطراف فرودگاه را تضمین کرد-صفت وصفی)
- As I grow bigger, my jeans have become too tight.(من هر چه بزرگتر میشوم شلوار جینم خیلی تنگ میشود-صفت اسنادی)
- People in the region live on low incomes.(مردم این منطقه با درآمد اندک زندگی میکنند-صفت وصفی)
- The demand for meat remains low.(تقاضا برای گوشت پایین مانده است-صفت اسنادی)
- There is heavy traffic on the roads.(ترافیکی سنگین در جاده هست-صفت وصفی)
- The rain is getting quite heavy(باران کاملا شدید میشود-صفت اسنادی)
4)جایگاه صفت در جمله: صفات وصفی و اسنادی در یک جمله:
- یک صفت میتواند در یک جمله ترجیحا نزذیک به اسمی که توصیف میکند قرار بگیرد.
- بیش از یک صفت میتوانند در یک جمله قرار گیرند،و یک اسم را توصیف کنند.
- در مثالهای زیر صفت ها پر رنگ شده اند و زیر افعال ربط کشیده شده است و اسم ها نیز با رنگ قرمز مشخص شده اند.(هر دو صفت، یک اسم را توصیف کرده اند)
- The pretty girl is angry with her brother.(دختر زیبا با برادرش عصبانی است)
- The warm air is thick with dust.(هوای گرم با گرد و خاک گرفته است)
- His big house must be expensive to maintain.(نگه داشتن خانه بزرگ او باید گران باشد)
5) جایگاه صفت در جمله: صفت پسایند:
- صفت هایی که بلافاصله بعد از اسم یا ضمیر قرار میگیرتد صفت پسایند نامیده میشوند.
بعد از اسم:
- As it was getting dark, we took the shortest way possible.(همانطور که هوا تاریک میشد ما سریعترین راه ممکن را انتخاب کردیم-possible صفت است و بعد از اسم way قرار گرفته است)
- The only ferry available charged a higher fare.(تنها کشتی در دسترس،هزینه بیشتری داشت-در اینجا صفت available بعد از اسم ferry قرار گرفته است)
- Someone had left the window open.(یک نفر پنجره را باز گذاشته بود-در این مثال صفت open بعد از اسم window قرار گرفته است)
- The prince is the heir apparent to the throne.(شاهزاده وارث آشکار تاج و تخت است-در این مثال صفت apparent بعد از اسم heir قرار گرفته است)
بعد از ضمیر:
- The one responsible for the mess must clear it up.(کسی که مسئول این خرابکاری است باید به آن خاتمه دهد-در این مثال صفت responsible بعد ازضمیر one قرار گرفته است)
- He clever at mathematics got full marks for the mathematics test.(او باهوش در ریاضیات نمره کامل برای آزمون ریاضی گرفت-در اینجا صفت clever بعد از ضمیر he قرار گرفته است))
- Only those present are allowed to vote.(فقط آن حاضران اجازه رای دادن دارند- در اینجا صفت present بعد از ضمیر those قرار گرفته است)
- She furious with him vowed never to see him again.(او عصبانی قول داد که هرگز او را دوباره نبیند-در اینجا صفت furious بعد از ضمیر she قرار گرفته است)
صفت هایی که بعد از ضمیرهای شناساگر(everything/something/someone قرار میگیرند)
Anyone guilty of the offence will not escape punishment.(کسی که مجرم گناه باشد از مجازات فرار نمیکند-در این مثال صفت guilty بعد از ضمیر شناساگر anyone قرار گرفته است)
Everything valuable was destroyed in the fire.(هر چیز با ارزش در آتش خراب شد-در اینجا صفت valuable بعد از ضمیر شناساگر every thing قرار گرفته است)
She’s looking for someone rich to marry.(او به دنبال شخصی ثروتمند برای ازدواج است-در اینجا صفت rich بعد از ضمیر شناساگر someone قرار گرفته است)
Last night, we saw something bright streaking across the sky.(شب گذشته چیزی درخشان در آسمان دیدیم که به سرعت حرکت میکرد- در اینجا صفت bright بعد از ضمیر شناساگر something قرار گرفته است)
صفات معمولا بین یک حرف تعریف و اسم قرار میگیرند که صفت را برای شناسایی آسان تر میکنند.
حروف تعریف شامل:
حرف تعریف معین(the) و حرف تعریف نامعین(a/an)
- the bushy eyebrows(ابروهای پر پشت-صفت bushy بین حرف تعریف the و اسم eyebrows قرار گرفته است)
- a big stomach ( یک شکم بزرگ- صفت big بین حرف تعریف aو اسم stomach قرار گرفته است)
- an unknown planet(یک سیاره ناشناخته-در اینجا صفت unknown بین حرف تعریف an و اسم planet قرار گرفته است)
آخرین دیدگاهها